ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
فلسفه
تاریخ ایران و شاهنامه فردوسی
در این نوشتارکوتاه جای آن نیست که به بحث درباره ماهیت فلسفهی تاریخ و چیستی حماسهی ملّی بپردازیم، تنها اشاره میشود که این نویسنده به تعریف هگل از فلسفهی تاریخ -که آن را والاترین پایه خودآگاهی قومی میشمارد- باور دارد و فلسفهی تاریخ را همان بررسی اندیشهگرانه تاریخ میداند. درواقع فلسفهی تاریخ پژوهشی است که میخواهد در پس رویدادهای پراکنده و گونهگون تاریخ، نظمی منطقی و هماهنگ و یگانه بیابد؛ یعنی همان کاری که یک دستگاه نظری در سایر رشتههای علوم انجام میدهد.
سه زن حماسه ساز در شاهنامه فردوسی
حماسه در لغت به معنای
دلاوری و شجاعت است و در اصطلاح، شعری است داستانی با زمینه قهرمانی، قومی و ملی
که حوادثی خارق العاده در آن جریان دارد. در ادبیات ایران، از یک دیدگاه، دو نوع
منظومه حماسی می توان یافت1-منظومه های حماسی طبیعی و ملی2- منظومه های حماسی
مصنوع.