داستانهای شاهنامه

داستانهای شاهنامه

در این وبلاگ شاهنامه فردوسی را به صورت منثور نقل می کنیم .
داستانهای شاهنامه

داستانهای شاهنامه

در این وبلاگ شاهنامه فردوسی را به صورت منثور نقل می کنیم .

تاریخ انجام شاهنامه

 

 

تاریخ انجام شاهنامه

وقتی شصت و پنج سال از عمرم میگذشت تاریخ شاهان را تنظیم کردم . بزرگان و دانشمندان همه مرا تشویق کردند و از آن استفاده نمودند اما پولی به من ندادند . از آن نامداران علی دیلمی و بودلف و حیی قتیبه از تاریخ شاهان استفاده رایگان نکردند و از آنها منتفع شدم و خوراک و پوشاک و سیم و زر یافتم . در طول سی و پنج سال آن را به نظم درآوردم . حالا که به هشتادسالگی رسیدم داستان یزدگرد را تمام کردم و اکنون چهارصد سال از هجرت پیامبر میگذرد . تن شاه محمود سالم باشد و دلش شاد باد . من این شاهنامه را به نام او نوشتم .

  نمیرم از این پس که من زنده ام                      

که تخم سخن را پراکنده ام

هرآنکس که دارد هش و رای و دین                  

 پس از مرگ بر من کند آفرین

نظرات 42 + ارسال نظر
میلادی یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:08 ب.ظ http://m71empire.blogfa.com

مرسی، واقعا خوشحال شدم، تغییرات مثبت و جالبی بودن، اگه از تصاویر مربوط به شاهنامه هم بذارین فوق العاده میشه!

تشکر از شما و نظرات سازنده اتان .

نوید (نسل اهورایی) یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:49 ب.ظ http://nasleahoorai2.blogfa.com

دورد بر شما.بسیار تارنمای زیبا و پر محتوایی دارید.
باعث افتخارم است.شما را به لیست پیوندهایم اضافه کردم.
شب چله نیز پیشاپیش بر شما فرخنده

با تشکر .

پسرآریایی یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ http://satpars.blogfa.com

سلام آبجی گلم.
شما هم با افتخار لینک شدی...

تشکر از شما .

پیمان جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 01:04 ب.ظ http://scientific.alborz.loxblog.com/

با درود
اول ممنون بابت سرزدنتون به وبلاگ ناقابلم و تبریک متقابل به شما دوست گرامی.مثل همیشه متین و زیباست وبلاگتون .سالی سرشار از موفقیت و خوشی برای شما آرزومندم.

ممنون دوست عزیز.

سورنا جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 04:10 ب.ظ http://http://sourenajon.blogfa.com/

سلام
نوروزجایی نرفتین؟؟؟

نه. تهران توی نوروز زیباست.
حیف از فردا دوباره آلودگیها شروع می شه .

مهرداد(اندیشه ازاد) جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 04:11 ب.ظ http://andisheazad2.blogfa.com

هر انسان آزاده ای اینو خووب درک میکنه ک فردوسی عمرشو واسه احیای داشته های وطنی و جلوگیری از گسترش جهل و خرافات توسط مکتب تازیها،گذاشت..
و در آخر با این کارش خودشو توو قلب وطن پرستان این سرزمین باقی گذاشت و یاد و نامش همیشه زنده خواهد بود...
نمیرم از این پس که من زنده ام ...که تخم سخن را پراکنده ام

موافقم

راز جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 04:44 ب.ظ http://www.raz24.ir

تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه ......................خیام

7holy جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 04:51 ب.ظ http://www.timarestani.blogfa.com

مـیخـنـدم دیـگـر تـ ــب هــم نـدارم داغ هـ ــم نیـسـتـم دیـگــر بــ ــه یـ ـاد تـ ــو هـ ـم نـیسـتم سـ ـرد شـ ـده ام سـ ـرد سـ ــرد نمـ ـی دانـم شـایـد دق کـ ــرده ام کسـ ـی چــ ـه مـی دانـد بــ ـی حسـ ـم کـ ـردی نـسبت بــ ــه تمـ ــام حـ ـس هــ ــای دنیـ ــا

نیره جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 06:36 ب.ظ http://naseri-n.blogfa.com

درود بر فریناز گرامیم
بسیار زیبا بود
نمیرم از این پس که من زنده ام
که تخم سخن را پراکنده ام

آفرین بر تو باد

ممنون نیره جان.

تیرداد انصاری جمعه 15 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:09 ب.ظ

درود:خدا قوت بانو...می گم یکجوری نوشتین انگار 65سالگی استاد کار را شروع کردند ...جمله کوچکی بیافزایید بد نیست...پیروز باشید

ممنون.
در تیتر آمده تاریخ انجام شاهنامه.

تخس شرور شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:53 ق.ظ http://tokhs-21.blogfa.com

درود

آپم با نام

چرت و پرت بسه دیگه[گل]

اومدم.

کیارش شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 02:43 ب.ظ http://mardaftab.blogfa.com

کافر عشقم مسلمانی مرا در کار نیست
هر رگ من تار گشته حاجت زنار نیست

از سر بالین من برخیز ای نادان طبیب
دردمند عشق را دارو به جز دیدار نیست

ناخدا در کشتی ما گر نباشد گو مباش
ما خدا داریم ما را ناخدا در کار نیست

خلق می گوید که خسرو بت پرستی می کند
آری آری می کنم با خلق ما را کار نیست

امیر خسرو دهلوی

امیرحسین شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 04:00 ب.ظ http://www.bayad-goft.blogfa.com

درود علیکم
جالب بود جالب بود
اولین پست سال ۹۳ تون مبارک
در ضمن تشکر میکنم بابت کامنت های قشنگتون
خیلی به دلم نشستن
مرسی

ممنون.
خواهش می کنم.

sahand شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 05:43 ب.ظ http://li2.blogfa.com

روی زمـیـن اگــه چـیـز خـوبـی بـود خـــدا خـودش تـوی آسمــون نـــبود ..............

سکوت منتظر... شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 06:52 ب.ظ http://kiarash53.blogfa.com/

درود به دوست مهربانم
دختر نیک سرشت آریایی
فریناز گرامی
خوب هستید عزیز
سپاس از مهر بی پایان شما.
پوزش منو به شوند دیر اومدن بپذیر.
امیدورام روزهای آغازین سال رو به بهترین ریخت شدنی سپری کرده باشی و در درازای روزها و ماه های پیش رو بهترین رویدادها و بهترین رخدادها برای شما رقم بخوره.
امیدوارم شما و دوستان و من و همه ی مردم ایرانزمین در جای حای این جهان گیتایی در کنار سلامتی و مهر ورزی بیکدیگر روی راستین خوشی و شادکامی را ببینیم...53

ممنون از لطف شما

سکوت منتظر... شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 06:53 ب.ظ http://kiarash53.blogfa.com/

بهار ار باده در ساغر نمی کردم چه میکردم
ز ساغر گر دماغی تر نمیکردم چه میکردم
هوا تر،می به ساغر،من ملول از فکر هشیاری
اگر اندیشه ی دیگر نمیکردم چه میکردم
عرض دیدم بجز می هر چه زان بوی نشاط آمد
قناعت گر بدین جوهر نمیکردم چه میکردم
چرا گویند در خم خرقه ی صوفی فرو
به زهد آلوده بودم گر نمیکردم چه میکردم
ملامت می کنندم کز چه برگشتی ز مژگانش؟
هزیمت گر ز یک لشکر نمیکردم چه میکردم
ز شیخ شهر جان بردم به تزویر مسلمانی
مدارا گر به این کافر نمیکردم چه میکردم
گشود آنچ از جرم بایست از دیر مغان یغما
رخ امید بر این در گر نمیکردم چه میکردم

سفره صلوات شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:11 ب.ظ

سلام خدمت شما
سپاس فراوان از حضور شما در طرح 14 شب 14 سفره صلوات (3)
خواستار برآورده شدن حاجات شما از خداوند منان هستم...
دوست عزیز امشب اولین شب این سفره است مرا از دعای خیر خود محروم ننمایید....
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم[گل]

درود بر محمد و خاندانش.

امیرحسین یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 09:06 ق.ظ http://www.bayad-goft.blogfa.com

چجور محبت های شما رو جبران کنم؟

کاش دور و بر ما این همه دلبند نبود
و دلم پبش کسی غیر خداوند نبود

آتشی بودی و هروقت تو را می دیدم
مثل اسپند دلم جای خودش بند نبود

مثل یک غنچه که از چیده شدن می ترسید
خیره بودم به تو و جرات لبخند نبود

هرچه من نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم
کم نشد فاصله؛ تقصیر تو هر چند نبود

شدم از درس گریزان و به عشقت مشغول
بین این دو چه کنم نقطه ی پیوند نبود

مدرسه جای کسی بود که یک دغدغه داشت
جای آنها که به دنبال تو بودند نبود

بعد از آن هر که تورا دید رقیبم شد و بعد
اتفاقی که رقم خورد خوشایند نبود

آه ای تابلوی تازه به سرقت رفته!
کاش نقاش تو این قدر هنرمند نبود

کاظم بهمنی

این شعر زیبا رو گفتم شما هم بخونید بد نیست!

سپاس

کیارش یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 10:29 ق.ظ http://mardaftab.blogfa.com

را پرنده ای بی بال وپر نمی خواهم

ترا خلبانی می خواهم

که پایتخت وجودم را بمباران کنی

و بعد از شهادتم

تبدیل به اسمی خواهم شد

بر خیابانی که در آن زندگی می کنی

و تو آدرس نامه هایت را به نام من خواهی نوشت

و من مالک خانه

اتاق

حتی سایه درختانی که نقش پرده های پنجره ات هستند

خواهم شد

کیارش یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 10:37 ق.ظ http://mardaftab.blogfa.com

ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﮕﻮﯾﺪ ....
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﺩﺍﻧـــــــﻪ ﯼ ﻣﻨﯽ
.
ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯتـــــــــماﻡ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ
ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺗـــــــــﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ
.
ﮔﺮ ﭼﻪ ﻧﻪ ﺍﺳﻤﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﺳﻢ ﻣﻦ ..!
ﻧﻪ ﺳﻘﻔﺖ ﻫـــﻢ ﺳﻘﻒ ﻣﻦ ...!
ﻧﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ...

مهم اینه تو خواهر زاده خومنی ....

ممنون کیارش گرامی

تیرداد یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:28 ب.ظ

درود:آیا شما موافقید صفحه هایمان ر ا پیوند بدهیم(لینک)...شما نشستهای شاهنامه خوانی در جایی برگزار می کنید

بله موافقم. با افتخار لینکتان کردم.
نه .

نیره یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:52 ب.ظ http://naseri-n.blogfa.com

چشم تو نظر بر من بی مایه فکنده است
بر کلبه رویش هما سایه فکنده است
از خانه دل مهر تو روشنگر جان شد
این سرو سهی سایه به همسایه فکنده است

نیره یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:54 ب.ظ http://naseri-n.blogfa.com

به سراپای تو ای سرو سهی قامت من
کز تو فارغ سر مویی به سراپایم نیست
تو تماشاگه خلقی و من از باده شوق
مستم آنگونه که یارای تماشایم نیست
چه نصیبی است کز آن چشمه نوشینم هست؟
چه بلایی است کز آن قامت و بالایم نیست

نیره یکشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:55 ب.ظ http://naseri-n.blogfa.com

زنده باشی وباز هم از شاهنامه بنویسی عزیزم
شادباشی

سپاس نیره جان

نیره دوشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 11:33 ق.ظ http://naseri-n.blogfa.com

برای دوست داشتنت

محتاج دیدنت نیستم...

اگر چه نگاهت آرامم می کند

محتاج سخن گفتن با تو نیستم...

اگر چه صدایت دلم را می لرزاند

محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم...

اگر چه برای تکیه کردن ،

شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است!

دوست دارم ، نگاهت کنم ... صدایت را بشنوم...به تو تکیه کنم

دوست دارم بدانی ،

حتی اگر کنارم نباشی ...

باز هم ،

نگاهت می کنم ...

صدایت را می شنوم ...

به تو تکیه می کنم

همیشه با منی ،

و همیشه با تو هستم،

هر جا که باشی!......

شیما دوشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 01:38 ب.ظ http://justtt-god.blogfa.com

سلاممم ممنون میشم به وبم بیاین و در ختم صلوات شرکت کنین...
سپاس[گل]
حاجت روا شین انشاالله..[گل]

چشم

negin دوشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 06:52 ب.ظ http://www.chefnegin.com

سلام بر بانوی هنر مند و پر تلاش فریناز مهربان.

در سال نو بهاری خرم و دلی شاد و لبی خندان و قلمی گرم و دستان و ذهنی پر توان برایت آرزو مندم.
بهترینها نصیب دلت

ممنون از لطفت نگین عزیزم.

شیما دوشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:14 ب.ظ http://justtt-god.blogfa.com

سلام ممنونم که اومدین[گل]

خواهش می کنم.

م- فرهمند سه‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:49 ق.ظ http://2500aryaie.blogfa.com

بانو !!!!!!
شما را از الان دعوت میکنم که 25 اردیبهشت که روز بزرگداشت حکیم طوس " فردوسی " میباشد؛به مشهد تشریف بیاورید و البته شاهد وناظر برکم لطفی مسئولین شهرمشهد در چنین روزی باشید که حتی پلاکاردی هم به مناسبت اینروز نصب نمیکنند .

ممنون از لطفت مرجان گرامی.
خیلی دلم میخواست بیام اما حیف.
متاسفانه در ایران برای شخصیتهای ملی و میهنی نظیر فردوسی. کوروش. . . ارزشی قایل نیستند.

احسان سه‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 09:46 ق.ظ http://www.immortalpasargad.blogfa.com/

درود بر شما.
درود بر روان پاک فردوسی.
فردوسی اینجا از شاه (یا سلطان) محمود غزنوی، تعریف و تمجید میکنه. حتی در وصفش هم سروده. ولی بعد که اون رفتار رو باهاش میکنه، میاد در هجو سلطان محمود اون چکامه ها رو میگه. که من تو مقدمه شاهنامه که اگه اشتباه نکنم معروف هست به بایسنقری، دیدم و خوندم.
برام جای بسی پرسشه که چرا اینجوری شده.

بله . درسته ابتدا به محمود غزنوی تقدیم می کند اما چون محمود ارزش کارش را نمیداند از این کار پشیمان می شود.

نیره سه‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 11:27 ق.ظ http://naseri-n.blogfa.com

گفتم رخ تو بهار خندان منست
گفت آن تو نیز باغ و بستان منست
گفتم لب شکرین تو آن منست
گفت از تو دریغ نیست گر جان منست

آرتیاس سه‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 11:46 ق.ظ

درود بر شما فریناز جان.به نظر شما واقعا فردوسی شاهنامه رو به نام سلطان خونخوار غزنوی کرد من بعید می دونم
من در وبلاگم بخشی رو به عنوان صدای سکوت بومیان اریایی نژاد ایجاد کردم که در اون به اریایی بودن یا نبودن بومیان ایران پرداختم .بخش اول مربوط به تمدن باشکوه خوزستان و ایلامه خوشحال میشم که شما نظرتونو در مورد مطالب ناچیز من اعلام کنی.پاینده ایران پاینده اریا

ابتدا به محمود غزنوی تقدیم می کند اما چون محمود ارزش کارش را نمیداند از این کار پشیمان می شود.
چشم . سرمیزنم.

تیرداد سه‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:41 ب.ظ /http://tirdadansari.blogfa.com

درود:اگر فقط شعر برای دوستان بگزارید هم ممکن است خیال کنند تنها عبور کرده اید بی توجه...به هر روی ممنون

بله ممکنه اینطور فکر کنن

ققنوصس &سیمرغ سه‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 05:11 ب.ظ http://WWW.RAHQOMKARDEH.BLOGFA.COM

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم

که در طریقت ما کافریست رنجیدن

به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات

بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست

به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن

به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب

که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن

به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه

کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن

عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس

که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن

ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب

که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن

مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ

که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن

نیره چهارشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:33 ب.ظ http://naseri-n.blogfa.com

از تو
بر جای مانده ام
سایه وار
بر چیناب غبار
خلوتم
قرق تابستانی یادهاست
با سوف بوته های زیتونی
و آبزیانی
خشک منقار
آنی
فروریخته
بر همینم
بالی از پرندگان زمینم
بلدرچینم
گندمزاران از پیش سوخته را
بلدرچینم
آشیانه ام
بر شانه ی سراب
می لرزد
شیهه می کشند
اسبهای بد عنان هنوز
یکروز
بر درختی که پریشان است
در بادهای اکنون
کبوتری
از عشق
می بالید
خزانی را
بال در بال سفر
شراع شوق
برافراشت
در تلاطم آفتابی کف آلود
بادهای اکنون را
وزیدن در گرفت
شاخه ی افسوس
سری جنبانید
ومن
از تو
بر جای مانده ام
سایه وار
برچیناب غبار

شیون فومنی

کیارش چهارشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 11:34 ب.ظ http://mardaftab.blogfa.com

دامن آلودۀ مرداب ها
خوابگاه و بستر مهتاب ها
چشمه ها اندر پناه دره ها
با فراوان بودن زهراب ها
دیده ام خوابی و اما نیستی
تا کنی تعبیر راز خواب ها
ما چو مرغان و بود مقصود ما
برکۀ چشم کبود آب ها
راد مردان هر زمانی رفته اند
تا به اعماق دلِ گرداب ها
گوهر و یاقوت و مرجانهای سرخ
عاقبت در کیسۀ ارباب ها
ای دریغ از رنج و درد بی ثمر
سد شدنها در رۀ سیلاب ها
جنگ و سازش ها زخصم و تا هنوز
دشنه ها در سینۀ سهراب ها

کیارش پنج‌شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 09:43 ق.ظ http://mardaftab.blogfa.com

دست من بر سر زلفیْن تو بند است، امشب
با خبر باش که پایم به کمند است، امشب
جان من درخور یک بوسه ای از لعل تو نیست
قدس من! باز بگو بوسه به چند است امشب؟
لب من بر لب چون لعل تو ای مایه ناز
مگسی سوخته بنشسته به قند است، امشب

کیارش پنج‌شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 09:44 ق.ظ http://mardaftab.blogfa.com

تاراج کرد روی گلش، هستی مرا
افزود چشم می‏زده‏اش، مستی مرا
افروخت آتشی به روانم، ز غمزه‏اش
بر باد داد سرکشی و پستی مرا
افشاند زلف خم خم و چین چین خویش را
خم کرد قامت من و تردستی مرا
آن دم که با صراحی می، سوی من دوید
بر کند هستی من و سرمستی مرا

آرتیاس پنج‌شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 10:24 ق.ظ

ممنونم از شما فریناز جان ازینکه به وبم سر زدید و کامنت گذاشتید.درود بر شما و مطالب زیبای وب شما

ممنون از لطف شما

نیره پنج‌شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:54 ب.ظ http://naseri-n.blogfa.com

به نام آن که جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
ز فضلش هر دو عالم گشت روشن
ز فیضش خاک آدم گشت گلشن
توانایی که در یک طرفةالعین
ز کاف و نون پدید آورد کونین
چو قاف قدرتش دم بر قلم زد
هزاران نقش بر لوح عدم زد
از آن دم گشت پیدا هر دو عالم
وز آن دم شد هویدا جان آدم
در آدم شد پدید این عقل و تمییز
که تا دانست از آن اصل همه چیز
چو خود را دید یک شخص معین
تفکر کرد تا خود چیستم من
ز جزوی سوی کلی یک سفر کرد
وز آنجا باز بر عالم گذر کرد
جهان را دید امر اعتباری
چو واحد گشته در اعداد ساری
جهان خلق و امر از یک نفس شد
که هم آن دم که آمد باز پس شد
ولی آن جایگه آمد شدن نیست
شدن چون بنگری جز آمدن نیست
به اصل خویش راجع گشت اشیا
همه یک چیز شد پنهان و پیدا
تعالی الله قدیمی کو به یک دم
کند آغاز و انجام دو عالم
جهان خلق و امر اینجا یکی شد
یکی بسیار و بسیار اندکی شد
همه از وهم توست این صورت غیر
که نقطه دایره است از سرعت سیر
یکی خط است از اول تا به آخر
بر او خلق جهان گشته مسافر
در این ره انبیا چون ساربانند
دلیل و رهنمای کاروانند
وز ایشان سید ما گشته سالار
هم او اول هم او آخر در این کار
احد در میم احمد گشت ظاهر
در این دور اول آمد عین آخر
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندر آن یک میم غرق است
بر او ختم آمده پایان این راه
در او منزل شده «ادعوا الی الله»
مقام دلگشایش جمع جمع است
جمال جانفزایش شمع جمع است
شده او پیش و دلها جمله از پی
گرفته دست دلها دامن وی
در این ره اولیا باز از پس و پیش
نشانی داده‌اند از منزل خویش
به حد خویش چون گشتند واقف
سخن گفتند در معروف و عارف
یکی از بحر وحدت گفت انا الحق
یکی از قرب و بعد و سیر زورق
یکی را علم ظاهر بود حاصل
نشانی داد از خشکی ساحل
یکی گوهر برآورد و هدف شد
یکی بگذاشت آن نزد صدف شد
یکی در جزو و کل گفت این سخن باز
یکی کرد از قدیم و محدث آغاز
یکی از زلف و خال و خط بیان کرد
شراب و شمع و شاهد را عیان کرد
یکی از هستی خود گفت و پندار
یکی مستغرق بت گشت و زنار
سخنها چون به وفق منزل افتاد
در افهام خلایق مشکل افتاد
کسی را کاندر این معنی است حیران
ضرورت می‌شود دانستن آن

محمود شبستری

کیارش جمعه 22 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 08:22 ق.ظ http://mardaftab.blogfa.com

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

امیرحسین جمعه 22 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 08:50 ق.ظ http://www.bayad-goft.blogfa.com

مرسی از محبت های همیشگیت خانم فریناز
ارومم میکنی
قدرخودتو بدون شما

لطف داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد