داستانهای شاهنامه

داستانهای شاهنامه

در این وبلاگ شاهنامه فردوسی را به صورت منثور نقل می کنیم .
داستانهای شاهنامه

داستانهای شاهنامه

در این وبلاگ شاهنامه فردوسی را به صورت منثور نقل می کنیم .

گزینش هرمزد به ولیعهدی


http://s4.picofile.com/file/8162979168/200px_HormizdICoinHistoryofIran.jpg

گزینش هرمزد به ولیعهدی

وقتی نوشیروان به هفتادوچهار سالگی رسید به یاد مرگ افتاد .

او شش پسر داشت که همه با فرهنگ و دانش و رادمرد بودند . از همه بزرگتر و خردمندتر هرمزد بود شاه کارآگاهانی گمارد تا او را زیر نظر بگیرند تا هرکار خوب و بدی که می کند به او خبر دهند . شاه به بوذرجمهر گفت که سن من بالا رفته است و موی و ریشم سفید گشته است و باید به فکر جانشین باشم . فکر می کنم هرمزد از همه بهتر است . به موبدان بگو که او را بیازمایند . انجمنی تشکیل شد و موبدان سؤالات زیادی از هرمزد پرسیدند و هرمزد به پرسشها پاسخ داد . کسری از حاضرجوابی هرمزد شاد گشت و به او آفرین گفت . پیمانی نوشته شد و در آن تاج و تخت را بعد از کسری به هرمزد سپردند .

اندرز نوشیروان به هرمزد

نکو بشنو و بر دلت نقش کن                   

مگر زنده ماند دلت زین سخن

بدان ای پسر کاین جهان بی وفاست          

پر از رنج و تیمار و درد و بلاست

میدانی که من از بین شش پسرم تو را برای سلطنت برگزیدم . پدرم هشتاد ساله بود که مرا به جانشینی برگزید و اینک من در هفتادوچهار سالگی این کار را کردم . امیدوارم همیشه خرم و شاد باشی اگر مردم از دستت ایمن باشند خودت هم همیشه شاد خواهی بود . سعی کن همیشه بردبار باشی که تندی کردن زیبنده شهریار نیست . هیچگاه گرد دروغ نگرد که بدبخت میشوی . در هیچ کاری شتاب مکن . نیکی کن و با نیکان همراه باش . به پروردگار پناه ببر تا راهنمای تو باشد . به هنرمندان توجه کن . با بداندیشان مبارزه کن . با دانایان مشورت کن . اجازه نده زیردستانت بی نوا و محتاج باشند . غم درویش را غم خود بدان . اگر به پندهای من عمل کنی همیشه سرافراز خواهی بود . وقتی من از این جهان رفتم در جایی که رفت و آمد نباشد بر مزار من کاخی بساز . با مشک و کافور تن مرا بشویید و با جامه زربفت بپوشانید و با نشان پادشاهی و گنجینه عاج و تاج مرا بیارایید و تا دو ماه از بزم و شادی دوری کنید .

نظرات 55 + ارسال نظر
7holy چهارشنبه 18 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:55 ب.ظ http://www.timarestani.blogfa.com

هیچ جای این شهر
از یادت در امان نیستم
حتی به کوچه ی علی چپ
که می روم !

کیارش پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:47 ق.ظ http://mardaftab.blogfa.com

این همه آشفته حالی . این همه نازک خیالی
ای به دوش افکنده گیسو . از تو دارم . از تو دارم
این غرور و عشق و مستی . خنده بر غوغای هستی
ای سیه چشم و سیه مو . ازتو دارم . از تو دارم
این تو بودی کز ازل . خواندی به من درس وفا را
این تو بودی کآشنا کردی به عشق . این مبتلا را
من که این حاشا نکردم . از غمت پروا نکردم
دین من . دنیای من . از عشق جاویدان تو رونق گرفته
سوز من . سودای من . از نور بی پایان تو رونق گرفته
این همه آشفته حالی . این همه نازک خیالی
ای به دوش افکنده گیسو . از تو دارم . از تو دارم
من . خود . آتشی که مرا داده رنگ فنا میشناسم
من . خود . شیوه نگه چشم مست تو را میشناسم
دیگر ای برگشته مژگان . از نگاهم رو نگردان
دین من . دنیای من . از عشق جاویدان تو رونق گرفته
سوز من . سودای من . از نور بی پایان تو رونق گرفته
این همه آشفته حالی . این همه نازک خیالی
ای به دوش افکنده گیسو . از تو دارم . از تو دارم

امنه پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:29 ق.ظ http://silver-sky92.blogfa.com

خداحافظ نگو وقتی


هنوز در گیر چشماتم


خدا حافظ نگو وقتی ....


تا هر جا باشی همراتم

نیره چهارشنبه 25 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:38 ب.ظ http://naseri-n.blogfa.com

سراپا اگر زرد پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی ، لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ، ما دیده ایم
اگر خون دل بود ، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ، آورده ایم
اگر داغ شرط است ، ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان ، گردنیم !
اگر خنجر دوستان ، گرده ایم !
گواهی بخواهید ، اینک گواه :
همین زخمهایی که نشمرده ایم !
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
قیصر امین پور

قراءقرآن شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 11:29 ق.ظ http://tanghim.blogfa.com

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

اِنَّ هذَا القُرآنَ مَأدَبَةُ اللهِ فَتَعَلَّموا مَأدَبَتَهُ مَا استَطَعتُم .

این قرآن ادبستان خداوند است پس تا آنجا که می توانید از این ادبستان بیاموزید.

مجمع البیان 1/16

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد